تلخندک
حجت الاسلام سیدمحمدحسینی:
جیگرم
بنده دلواپس صاحب اثرم
در نگاه تو ولی دردسرم
تاکه نقدی ز تو آمد نظرم
فحش دادی تو ز پا تا به سرم
تو مپندار «حسن جان» که خرم
جیگرم من جیگرم من جیگرم
آمدی، بود به دست تو کلید
قول تدبیر بدادی و امید
وقت صدروزهی تو رفت و ندید
کسی از سوی تو یک کار مفید
جز سبدهای حقارت ثمرم
جیگرم من جیگرم من جیگرم
اعتدال است شعار تو مدام
ولی افراطی محضی به مرام
هرچه تدبیر نمودی شد خام
میروی رو به عقب، پشت امام
بر عقبگرد تو، نظّاره گرم
جیگرم من جیگرم من جیگرم
گرچه در حرف، پر احساسی تو
در عمل یکسره آمپاسی تو
دست بر دامن آن داسی تو
چون شوی نقد، چه حساسی تو
چه کنی چون شنوی شعر ترم
جیگرم من جیگرم من جیگرم
هسته ای را که تو دادی بر آب
دسترنج خودمان گشت خراب
جای آن، وعده گرفتی در خواب
قول شیطان شده بهر تو ثواب
زین خطاهای تو خون شد جگرم
جیگرم من جیگرم من جیگرم
مفتخر بر سند برجامی
همچو برجام تو در ابهامی
ظاهرا پخته ولیکن خامی
بحقیقت تو فریدون نامی
من که از ریشهی تو باخبرم
جیگرم من جیگرم من جیگرم
دلخوش از خندهی شیطان شده ای
منکر گفتهی قرآن شده ای
باعث ذلت و خسران شده ای
مانع حرکت ایران شده ای
بخدا من ز تو اسطوره ترم
جیگرم من جیگرم من جیگرم
تو نداری ز عدو بیزاری
در پی قرب به استکباری
به چه قیمت؟ به بهای خواری
میکنی تجربهای تکراری
ننگ دوران تو، خوانَد پسرم
جیگرم من جیگرم من جیگرم
شعر پر نقد مرا کردی گوش
خون تو آمد ازین شعر بجوش
این رگ سیدیام کرد خروش
بهتر آنست شوم من خاموش
تا نیفتد سوی زندان گذرم
جیگرم من جیگرم من جیگرم
محمد عبداللهی