مجمع طلاب شهرستان رودبار-گیلان

پایگاه اطلاع رسانی ونشر آثار

مجمع طلاب شهرستان رودبار-گیلان

پایگاه اطلاع رسانی ونشر آثار

مجمع طلاب شهرستان رودبار-گیلان

روحانی، آن وقتی سخن نافذ خواهد داشت که عملاً نشان بدهد به زخارف دنیا بی‌اعتناست و آن حرصی که بر دلهای دنیاداران و دنیامداران حاکم است، بر او حاکم نیست. این را باید به مردم نشان بدهیم. روحانیت، در سایه‌ی پارسایی بود که این حیثیت و آبرو را پیدا کرد. این پارسایی و بی‌اعتنایی به دنیا و به زخارف، باید حفظ شود.

۱۳۶۹/۱۲/۲۲

۴ مطلب با موضوع «نوشته های طلاب رودبار :: حجت الاسلام کمیل رضائی» ثبت شده است

حجت الاسلام کمیل رضائی:


ﺣﻘﻴﻘﺖ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﺗﻌﻈﻴﻢ ﻭ ﻃﺎﻋﺖ ﺧﺪﺍ ﻭ ﭼﺸﻢ ﭘﻮﺷﻰ ﺍﺯ ﻏﻴﺮ ﺍﻭﺳﺖ،ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﻳﻦ ﻓﻀﻴﻠﺖ ﻧﻔﺲ ﺳﺘﺎﻳﺶ ﻣﻘﺎﻡ ﺍﻟﻮﻫﻴﺖ ﻭ ﺗﻘﺮﺏ ﺟﺴﺘﻦ ﺑﺴﺎﺣﺖ ﻗﺪﺱ ﺭﺑﻮﺑﻰ ﺍﺳﺖ،ﻋﺒﺎﺩﺕ ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﺧﺎﺹ ﺧﻮﺩ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﻮﺩ ﻣﻘﺎﻡ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺑﺰﺭﮒ ﻭ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﺁﻣﻴﺰﻯ ﺍﺳﺖ ﭼﻨﺎﻧﻜﻪ ﺍﺯ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺍﻛﺮﻡ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺑﻮﺳﻴﻠﻪ ﻛﻠﻤﻪ ﻋﺒﺪ ﺗﺠﻠﻴﻞ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺭﺳﺎﻟﺖ ﻋﺒﻮﺩﻳﺖ ﺍﻭ ﻗﻴﺪ ﮔﺮﺩﻳﺪﻩ ﺍﺳﺖ:


ﺍﺷﻬﺪ ﺍﻥ ﻣﺤﻤﺪﺍ ﻋﺒﺪﻩ ﻭ ﺭﺳﻮﻟﻪ.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۹۴ ، ۰۰:۰۸
قلم

حجت الاسلام کمیل رضائی:


فضائل مولانا اباالحسنین مولی الکونین یعسوب الدین قائد الغر المحجلین امیر المومنین علی بن ابی طالب علیه أفضل صلوات المصلین

ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﻓﻠﺴﻔﻰ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﻧﻔﺴﺎﻧﻴﺎﺕ ﻫﺮ ﻛﺴﻰ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺗﺸﻜﻴﻞ ﻣﻴﺪﻫﺪ ﻭﻟﻰ ﺩﺭ ﺍﺻﻄﻼﺡ ﻋﻤﻮﻡ،ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺍﺷﺨﺎﺹ ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻇﻬﻮﺭ ﻭ ﺑﺮﻭﺯ ﺻﻔﺖ ﺧﺎﺻﻰ ﻣﺸﺨﺺ ﻭ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻣﻴﮕﺮﺩﺩ ﻣﺜﻼ ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﺷﻢ ﻗﻮﻯ ﺩﺭ ﺍﻣﻮﺭ ﺳﻴﺎﺳﻰ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺳﻴﺎﺳﻰ ﻧﺎﻣﻴﺪﻩ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺍﮔﺮ ﻋﺎﻟﻢ ﻭ ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﻌﻨﻮﺍﻥ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻋﻠﻤﻰ ﺍﺯ ﻭﻯ ﻧﺎﻡ ﻣﻰ‏ﺑﺮﻧﺪ ﻭ ﭼﻮﻥ ﺩﺭ ﺭﻭﺍﻧﺸﻨﺎﺳﻰ ﺛﺎﺑﺖ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻧﻔﺴﺎﻧﻴﺎﺕ ﻭ ﺻﻔﺎﺕ ﺟﺴﻤﺎﻧﻰ ﺩﺭ ﻫﻤﺪﻳﮕﺮ ﺍﺛﺮ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻟﺬﺍ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﻌﺮﻓﻰ ﻛﺎﻣﻞ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺮ ﻓﺮﺩﻯ ﺑﺎﻳﺪ ﺻﻔﺎﺕ ﺟﺴﻤﺎﻧﻰ ﻭ ﺧﺼﻮﺻﻴﺎﺕ ﺭﻭﺣﻰ ﻭ ﺍﺧﻼﻗﻰ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺮﺭﺳﻰ ﻧﻤﻮﺩ.


ﺍﺯ ﻃﺮﻓﻰ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺻﻔﺎﺕ ﺟﺴﻤﻰ ﻭ ﺧﺼﺎﻝ ﺭﻭﺣﻰ ﺍﺷﺨﺎﺹ ﺑﺎﻳﺪ ﺍﺯ ﺭﻭﺵ ﻣﻌﻤﻮﻝ ﺩﺭ ﻋﻠﻮﻡ ﻃﺒﻴﻌﻰ ﻳﻌﻨﻰ ﺍﺯ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﻭ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻧﻤﻮﺩ ﺯﻳﺮﺍ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﻧﻔﺴﺎﻧﻴﺎﺕ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺧﻮﺩ ﻧﻔﺲ ﻏﻴﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻭ ﻣﺠﻬﻮﻝ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻓﻘﻂ ﺍﺯ ﺁﺛﺎﺭ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﻴﺘﻮﺍﻥ ﺑﻮﺟﻮﺩﺷﺎﻥ ﭘﻰ ﺑﺮﺩ.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آبان ۹۴ ، ۲۳:۲۹
قلم

کمیل رضایی

چند تا سوال داشتم که انشاءالله مولوی های اهل سنت بیایند و پاسخ بنده را بدهند.



لطفا به این سوالات پاسخ بدهید.ممنون میشیم.


1- صحیح مسلم کتاب  فضائل الصحابه باب فضائل علی بن ابیطالب(ع) آمده:معاویه به سعدابی وقاص دستور داد تا به علی ع فحش بدهد،اما او این کار را نکرد(عکس کتاب) و در  المستدرک حاکم حدیث 4679 هست: که پیغمبر (ص)فرمود: هرکس به علی(ع) فحش بدهد به من فحش داده  است(عکس کتاب).خب ،شما چرا به کسی که به رسول خدا ص فحش می داده،خال المومنین،امیرالمومنین،امیر و ... گفته و او را تکریم می کنید؟




2- در صحیح مسلم کتاب فضائل الصحابه باب فضائل عبدالله بن سلام چنین آمده که: نبی مکرم(ص) به احدی از صحابه، بشارت بهشت نداده است، جز عبدالله بن سلام.(عکس کتاب) شما چرا همه صحابه رو عادل و بهشتی می دانید و می گویید بی چون و چرا در بهشتند؟




3- صحیح بخاری جلد 8، صفحه 127، حدیث 7223،نقل کرده است که پیامبر اکرم  فرمود:یکون إثنا عشر أمیرا ... کلهم من قریش.خلفاء بعد از من، 12 نفر هستند و همه‌شان از قریش هستند. و در صحیح مسلم، جلد 6، صفحه 3، حدیث 4598 هم همین حدیث آمده است.خب ما شیعیان که پیرو سنت نیستیم،شما که اهل سنت! هستید،به ما بگویید،منظور رسول خدا ص از این12 نفر چه کسانی هسند؟




4-صحیح بخاری، ج 1، ص 141، کتاب الصلاة، باب تضییع الصلاة عن وقتها روایتی آمده که:زهری می‏گوید: در دمشق وارد بر انس شدم در حالی که می‏گریست. گفتم: چرا گریه می‏کنی؟ گفت: «لا اعرف شیئا ممّا ادرکت إلاّ هذه الصلاة وهذه الصلاة قد ضیّعت.هر چیزی که از سنت های رسول الله  می دانستم، همه را از بین بردند جز نماز که این نماز هم ضایع و نابود شد...وقتی انس بن مالک خدمتکار رسول خدا می گوید:صحابه سنت رسول الله رو نابود کردند و حتی به نماز هم رحم نکرده اند،چرا شما اینهمه آنان را بزرگ می کنید و رضی الله رضی الله دور اونها می کنید و قربان صدقه آنها می روید؟ پ




5-صحیح بخاری، ج 4، ص 122، فضل الجهاد والسیر، باب إذا قالوا: صبأنا ولم یحسنوا اسلمنا، نقل کرده:زُهری از سالم و او از بدرش نقل می کند که: پیامبر خالد بن ولید را به سوی بنی جذیمه فرستاد. آنها نمی‏توانستند بگویند «اسلمنا» گفتند: «صبانا» خالد شروع به کشتار و اسیر گرفتن کرد و به هر یک از ما اسیری را سپرد و گفت که اسیر خود را بکشید. من گفتم به خدا قسم من اسیر خود را نمی‏کشم و یاران من نیز هیچکدام نباید اسیر خود را بکشند. موضوع را با پیامبر در میان گذاشتیم حضرت دوبار گفت: خدایا! من از آنچه که خالد انجام داد به سوی تو بیزاری می‏جویم.(عکس کتاب)خب،وقتی رسول خدا از عمل یک نفر که چنین جنایتی انجام داده،به سوی خدا بیزاری می جوید،شما چرا به او رضی الله عنه می گویید؟چرا رسول خدا به جای بیزاری جستن از او،رضی الله عنه تعارفش نکرد؟یعنی شما از رسول خدا بهتر می فهمید؟




6- صحیح البخاری: ج 3، ص383، کتاب النکاح، باب الوصاة بالنساء. نقل کرده:«کنّا نتّقی الکلام و الإنبساط إلى نسائنا على عهد النّبیّ صلَّى اللّه‏ علیه و سلَّم، هیبة أن ینزل فینا شیء، فلمّا توفّی النّبیّ صلَّى اللّه‏ علیه و سلَّم تکلّمنا و انبسطنا»..عبداللّه‏ بن عمر مى‏گوید: در زمان پیامبر اکرم از تندخویى، بدرفتارى و کوتاهى در حق همسرانمان مى‏ترسیدیم، زیرا ترس آن را داشتیم که در صورت بدرفتارى با همسرانمان، از سوى خداوند آیه ‏اى در شأن ما نازل شود، اما پس از رحلت پیامبر اکرم رفتار ما با همسرانمان تغییر کرد، (زیرا مطمئن بودیم آیه‏ اى نازل نخواهد شد)(عکس کتاب).کسانی که خودشان اعتراف می کنند که بعد از رحلت رسول خدا به نفاق روی آورده اند،و احکام دین خدا را زیرپا گذاشتند،چرا شما این همه آنها را بزرگ می کنید؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۴ ، ۱۲:۵۴
قلم


بطلان خلافت خلفای سه گانه با روایتی از صحیح مسلم


مسلم نیشابوری، در صحیح خود-که اهل سنت این کتاب را به همراه صحیح بخاری،صحیح ترین کتب خود بعد از قرآن می دانند- روایتی آورده که اساس مکتب اهل سنت را به باد می دهد! روایت ذیل را مسلم این‌گونه آورده است:دقت کنید:

1847 وحدثنی محمد بن سَهْلِ بن عَسْکَرٍ التَّمِیمِیُّ حدثنا یحیى بن حَسَّانَ ح وحدثنا عبد اللَّهِ بن عبد الرحمن الدَّارِمِیُّ أخبرنا یحیى وهو بن حَسَّانَ حدثنا مُعَاوِیَةُ یَعْنِی بن سَلَّامٍ حدثنا زَیْدُ بن سَلَّامٍ عن أبی سَلَّامٍ قال قال حُذَیْفَةُ بن الْیَمَانِ قلت یا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّا کنا بِشَرٍّ فَجَاءَ الله بِخَیْرٍ فَنَحْنُ فیه فَهَلْ من وَرَاءِ هذا الْخَیْرِ شَرٌّ؟ قال: نعم. قلت: هل وَرَاءَ ذلک الشَّرِّ خَیْرٌ؟ قال: نعم. قلت: فَهَلْ وَرَاءَ ذلک الْخَیْرِ شَرٌّ؟ قال: نعم. قلت: کَیْفَ؟ قال: یَکُونُ بَعْدِی أَئِمَّةٌ لَا یَهْتَدُونَ بِهُدَایَ ولا یَسْتَنُّونَ بِسُنَّتِی وَسَیَقُومُ فِیهِمْ رِجَالٌ قُلُوبُهُمْ قُلُوبُ الشَّیَاطِینِ فی جُثْمَانِ إِنْسٍ. قال: قلت: کَیْفَ أَصْنَعُ یا رَسُولَ اللَّهِ إن أَدْرَکْتُ ذلک؟ قال: تَسْمَعُ وَتُطِیعُ لِلْأَمِیرِ وَإِنْ ضُرِبَ ظَهْرُکَ وَأُخِذَ مَالُکَ فَاسْمَعْ وَأَطِعْ.

حذیفه بن یمان می ‏گوید: به رسول خدا عرض کردم:

ما در زمان شرى بودیم خدا خیرى آورد و ما الآن در خیر هستیم آیا دنباله این خیر، شرى است؟ فرمود: بلى، گفتم دنباله آن شر خیرى است؟ فرمود: بلى. گفتم آیا دنباله آن خیر نیز شرى است؟ فرمود: بلى. گفتم: چگونه است؟ فرمود: بعد از من پیشوایانى بر شما حکومت کنند که به هدایت من هدایت نیافته ‏اند و به سیره و سنت من رفتار نمی کنند و به زودی در میان آنان مردانى حاکم می‌شوند که دلهاى آنها دلهاى شیاطین است ولى در لباس انسان درآمده ‏اند. گفتم: اگر من آن زمان را درک کردم چه کنم؟ فرمود: گوش فرادار و از امیر اطاعت کن، هر چند بر پشت تو تازیانه زند و مال تو را برباید گوش بده و پیروى کن‏.

النیسابوری القشیری، ابوالحسین مسلم بن الحجاج (متوفاى261هـ)، صحیح مسلم، ج 3، ص 1476، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ناشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۴ ، ۱۲:۴۹
قلم